این قابهای ماندگار
تاریخ انتشار: ۲۶ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۵۴۵۴۱۹
همشهری آنلاین_حسن حسنزاده: نقاشی چهرههای دلنشین پیرمردانی که روی دیوار مسجد قدیمی محله قاب شدهاند چنان زنده به نظر میرسند که تماشای آنها برای اهالی محله امامزاده قاسم(ع) بلیتی است برای سفر به گذشته. لبخند آخرین کدخدایآبادی، نگاه پررمز و راز مسافری که یک روز به امامزاده قاسم(ع) آمد و محبوب همه اهالیآبادی شد و نگاه خیره پیرمردی که انگار هنوز حرفهای بسیاری برای گفتن دارد، دورتادور مسجد حربن ریاحی قاب شدهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«محمد کیهانی» نقاش هنرمند محله امامزاده قاسم(ع) که حالا دیگر او هم گرد پیری روی موهایش نشسته، در خانهای به دنیا آمد که دیوارش به دیوار مسجد قدیمی محله تکیه کرده بود. او خاطرات شیرینش از موسفیدان اینآبادی قدیمی که سالهاست چهره در نقاب خاک کشیدهاند را روی دیوار مسجد قاب کرد تا کردار نیک و خاطره آن موسفیدان برای نسلهای آینده محله به یادگار باقی بماند. گفتوگوی ما را با این هنرمند هممحلهای میخوانید.
یکی از آخرین یادگاریهای روزگار گذشتهآبادی امامزاده قاسم(ع) است؛ اتاقک ساده و بیآلایشی که بیش از یک قرن در ضلع شمال میدان امامزاده قاسم(ع) و شانه به شانه خانههای اطراف، محل گردهمایی، همنشینی، اقامه نماز و عبادت اهالیآبادی بوده است. تابلوی سبز رنگ کوچکی که در ورودی اتاقک نصب شده میگوید این اتاقک کاهگلی بیآلایش یکی از مساجد کوچک شمیران است. مساجدی که اگرچه در ظاهر هیچ شباهتی با نمای ظاهری مساجد ندارند اما روزگاری برای خود برو بیایی داشتند. روزگاری که محله امامزاده قاسم(ع) مثل دیگر محلههای شمیران، آبادی خوش آبوهوایی در همسایگی ارتفاعات شمال تهران بود به جز مسجدجامعآبادی نمازخانه کوچکی در هر روستا بنا میشد.
کیهانی میگوید: «درآبادی امامزاده قاسم(ع) هم مثل دیگرآبادیهای شمیران علاوه بر مسجدجامع، مساجد کوچک یا نمازخانههای کوچکی ساخته میشد تا سالمندان و افرادی که بهویژه در روزهای برفی سال توان دسترسی به مسجدجامع نداشتند برای انجام فرایض دینی به این اماکن بروند. این مسجد کوچک هم روزگاری محل اجتماع و همنشینی اهالی بود. روی حصیر ساده مسجد به قدر قرائت قرآن یا اقامه نماز فرادا دور هم مینشستند، چای مینوشیدند و دقایقی همصحبت میشدند. به تدریج با توسعه ساختوسازها این مساجد کوچک هم از رونق افتادند و حتی در دورهای مسجد ضلع شمال میدان که حالا مسجد حربن ریاحی نامگذاری شده به اتاقکی متروکه تبدیل شد.»
ادای دین به آبادی آبا و اجدادیاهالی امامزاده قاسم(ع) چند دهه پیش دوباره مسجد کوچک محله را احیا کردند تا انبوه خاطرات موسفیدان محله در یکی از آخرین یادگاریهای اینآبادی کهن زنده بماند. اکنون زیر سقف این مسجد ۱۵مترمربعی که از هیاهوی اطراف میدان امامزاده قاسم(ع) دور است، نشانههای بسیاری از آن خاطرات فراموش نشدنی وجود دارد. فضای این مسجد کوچک با قرآنها، رحلها، رشتههای رنگارنگ تسبیح و جانمازهای سنتی تزیین شده و اهالی محله را با خود به روزگار گذشتهآبادی میبرد. در همان دوران بازسازی و احیای مسجد بود که کیهانی تصمیم گرفت با نقاشی چهره درگذشتگانآبادی، همان موسفیدانی که روزگاری در همین مسجد کوچک گرد هم جمع میشدند، سهمی در احیای این مسجد خاطرهانگیز داشته باشد.
تصاویر موسپیدانی که سالهاست چهره در نقاب خاک کشیدهاند روی دیوار غربی مسجد جلب توجه میکند. کیهانی از ماجرای این اثر ماندگار خود میگوید: «هنر نقاشی را از ۱۴ سالگی یاد گرفتم. آن روزها نقاشی به نام نجومی مبتکر در محدوده خیابان کوهستان زندگی میکرد. من هر روز برای یادگیری نقاشی مسیر امامزاده قاسم(ع) تا نیاوران را به هوای یادگیری هنر مورد علاقهام طی میکردم.
سالها بعد، وقتی اهالی محله کار بازسازی مسجد را شروع کردند من هم تصمیم گرفتم با نقاشی چهره موسفیدان محله بهآبادی آبا و اجدادیام ادای دین کنم.» کیهانی از علت این تصمیم میگوید: «در مسجدجامع امامزاده قاسم(ع) هم مثل مساجد شهر، تصاویر چهره شهدای سربلند هر محله نصب شده است؛ شهدای غیوری که هرکدام در زندگی خود راهنما و پدری دلسوز داشتند. من سراغ چهره همان پدران و پدربزرگهایی رفتم که با رفتار و کردار نیکشان، چنین شهدای غیرتمندی تربیت کردند. موسفیدانی که اگرچه دیگر در بین ما نیستند اما تماشای چهره آنها انبوهی از خاطرات خوب را به ذهن اهالی محله میآورد.»
هر نقاشی قصهای داردکیهانی برای به تصویر کشیدن چهره موسپیدان محله از تکنیک آبرنگ استفاده کرده است. ردیف قابهای نقاشی روی دیوار، برای لحظهای هم که شده نگاه بازدیدکنندگان را میدزدد و آنها را برای آگاهی از نام و خاطرات صاحبان تصاویر به تکاپو میاندازد. کار کیهانی برای نقاشی چهرهها آسان نبود. میگوید: «صاحبان این تصاویر در دوران کودکی و نوجوانی من از دنیا رفتند.
بنابراین پیدا کردن عکسی از آنها برای طراحی چهره کار راحتی نبود. گاهی خانه به خانه سراغ فرزندانشان رفتم و نقاشیها را از روی تنها عکس به جا مانده یا عکس روی شناسنامهها کشیدم. گاهی هم عکسی وجود نداشت و از آخرین تصویری که از آن فرد در ذهنم داشتم، چهرهاش را طراحی کردم.» او ادامه میدهد: «هر کدام از این عکسها قصهها و داستانهای پرشماری در دل خود دارند؛ خاطراتی که تنها با تماشای این چهرهها برای اهالی قدیمی محله زنده میشود و همصحبتی درباره آن خاطرات، پیوندها و همدلیها را عمیقتر میکند.»
به یاد ساکن اتاقک کنار مسجد قناتدر اتاقکی کوچک، کنار مسجد قنات زندگی میکرد. همان مسافر ناشناسی که چند دهه پیش مهمان محله امامزاده قاسم(ع) شد و تا پایان عمر بیآنکه کلامی از گذشته و داستان زندگیاش بگوید با اهالیآبادی زندگی کرد. پیرمردی که با آن کلاه نخودی و صورت استخوانی میان ردیف قاب عکسها جایی برای خود دست و پا کرده و چهرهاش همردیف موسفیدان درگذشته امامزاده قاسم(ع) شد. کیهانی چهره «یزدان» را که چند قاب عکس آن سوتر از نقاشی چهره آخرین کدخدایآبادی قرار دارد نشان میدهد و میگوید: «یزدان اهلآبادی ما نبود. یک روز پای پیاده و با توشهای ساده به امامزاده قاسم(ع) آمد.
کسی از او نپرسید از کجا آماده و قصه زندگیاش چیست. یزدان آنقدر خوشاخلاق و خوشرفتار بود که خیلی زود در دل اهالی جا باز کرد. چند قدم بالاتر از مسجد حربن ریاحی، مسجد کوچک دیگری بود که اهالی به آن مسجد قنات میگفتند. یزدان در اتاقک کوچک کنار مسجد ساکن شد و تا پایان عمر تنها در همان اتاقک زندگی کرد. آن روزها که تأمین آب کار سختی بود، برای سالمندانی که نمیتوانستند از قنات آب بیاورند با پیت حلبی آب میبرد و گاهی دستمزد اندکی در قبال کارش میگرفت. همهآبادی برای یزدان احترام قائل بودند. وقتی تصاویر موسفیدانآبادی را کشیدم جای تصویر چهره یزدان خالی بود. از آنجایی که تنها زندگی میکرد، عکسی از یزدان نداشتیم.»
کیهانی مکثی میکند و ادامه میدهد: «با آخرین تصویری که از چهره یزدان در ذهنم داشتم دست به کار شدم. وقتی نقاشی چهره یزدان روی دیوار نصب شد، همه گفتند چهره یزدان حتی از دیگر نقاشیها هم واقعیتر شده است. کردار نیک و خاطرات خوبی که حتی برای همنسلهای من از خود باقی گذاشت، چنان چهره او را در ذهنم آشکار کرده بود که انگار داشتم چهرهاش را از روی عکس میکشیدم.»
کد خبر 614347 برچسبها هنرهای تجسمی همشهری محله قصه (داستان) گویی هنر - گالری نقاشی - نقاشان امامزادهمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: هنرهای تجسمی همشهری محله قصه داستان گویی هنر گالری نقاشی نقاشان امامزاده محله امامزاده قاسم ع نقاشی چهره اهالی محله روی دیوار مسجد کوچک
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۵۴۵۴۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
یک «نقاشی» چگونه راز ساخت اهرام مصر را فاش کرد؟ (+عکس)
رازی که هزاران سال به قوت خود باقی مانده بود، سرانجام کشف شد، چرا که فیزیکدانان بر این باورند که سرانجام به چگونگی ساخت اهرام مصر باستان پی بردهاند.
به گزارش فرادید، این موضوع که چگونه یک تمدن باستانی بدون ماشینآلات سنگین موفق به ساخت اهرام شد، مدتها موضوع فکر بسیاری از افراد بود. هرم بزرگ جیزه به ارتفاع ۱۴۷ متر، زمانی که ساخته شد، بلندترین سازه جهان برای بیش از ۳۸۰۰ سال بود و ما همچنان مجذوب عظمت آن هستیم.
برخی تصمیم میگیرند از اهرام دیدن کنند، برخی دیگر تصمیم میگیرند بر فراز آنها با چتر پرواز کنند و برخی دیگر جرات کرده و به داخل هرم بزرگ میروند، اما ما تا کنون نمیدانستیم آنها چگونه ساخته شدهاند.
گروهی از دانشمندان دانشگاه آمستردام در مورد چگونگی ساخت اهرام توسط مصریان باستان به کشف پیشگامانهای دست یافتند. تیمی از فیزیکدانان به رهبری دکتر دانیل بون، روی یک نقاشی دیواری در مقبره جهوتیهوتپ (Djehutihotep) تمرکز کردند. این نقاشی که قدمت آن به سال ۱۹۰۰ قبل از میلاد بازمیگردد، به نظر یک تکنیک ساختمانی را نشان میدهد.
این نقاشی دیواری ۱۷۲ مرد را به تصویر کشیده که مجسمهای را با طنابهای متصل به سورتمه حرکت میدهند. جلوتر از سورتمه، جایی که به نظر میرسد جیزه یا اطراف آن باشد، دیده میشود که آب را روی شنها میریزند. فیزیکدانان که شیفته این کشف شده بودند، تصمیم گرفتند آن را آزمایش کنند.
آنها به مصر رفتند و هرم خودشان را در مقیاسی بسیار کوچکتر ساختند. در طول آزمایش مشخص شد اگر ماسه خشک باشد، به شکل توده درمیآید و حرکت اجسام را دشوارتر میکند، اما با افزودن مقدار مناسب آب، از شکل گرفتن این تودهها جلوگیری میشود و ماسه صاف میماند.
Bonn در مصاحبهای در سال ۲۰۱۶ گفته است: «اگر از شن و ماسه خشک استفاده کنید، خوب کار نمیکند، اگر ماسه بیش از حد مرطوب شود، باز هم خوب کار نمیکند. برای این کار یک سفتی بهینه لازم است.»
قبلاً اعتقاد بر این بود که استفاده از آب برای کمک به ساخت و ساز تشریفاتی بوده، نه عملی.
یافتههای این تیم در یکی از معتبرترین مجلات علمی جهان (Physical Review Letters) منتشر شد. در مقاله منتشرشده توضیح داده شد: «سایش لغزشی روی شن و ماسه با افزودن مقداری آب (نه خیلی زیاد) تا حد زیادی کاهش مییابد.»
«اگر میزان آب درست نباشد، ماسه مرطوب بیابان تقریباً دو برابر سفتتر از ماسه خشک میشود.»
«یک سورتمه به راحتی روی شنهای سفت صحرا میلغزد، چون شنها مانند وقتی که خشک هستند مقابل سورتمه انباشته نمیشوند.»
این موضوع به قدری ساده است که حتی بون و تیمش هم غافلگیر شدند: «من از میزان کاهش ۵۰ درصدی نیروی کشش بسیار متعجب شدم، به این معنا که مصریان باستان فقط به نیمی از مردان نیاز داشتند تا اهرام را از روی شنهای خیس در مقایسه با شنهای خشک بکشند.»
کانال عصر ایران در تلگرام